
جمهوری اسلامی با وجودیکه بدون کوچکترین ملاحظه ای به سر کوب حرکات اعتراضی جنبش سبز در داخل پرداخته است، در خارج به هیچوجه مایل نیست که چنین چهره ی قداری را از خود در معرض نمایش جهانیان بگذارد.
احمدی نژادی که در دانشگاههای دور و نزدیک جهان رژیم ایران را دمکرات ترین رژیم جهان معرفی می کرد، به هر حال مجبور است که به ظاهر هم که شده ملاحظه آبروی نداشته خود را بکند. او که ادعا می کرد هنگام عبور اتومبیل رئیس جمهور ایران از خیابانهای نیویورک صدای بچه هایی را شنیده است که از مادرشان سراغ «احمدی نژاد» را گرفته اند، اکنون هرگز حاضر نمی شود که بعد از این جریانات از او بعنوان «جبارسینگ فیلم شعله» نام برده شود.
اصلا یکی از دلایل اخراج خبرنگاران خارجی هم همین بوده است. اینکه آنها تصاویر سرکوب مردم را ثبت نکنند. و چنین صحنه های خشونت باری به دست غربی ها نیافتد. بدین ترتیب نظام متحمل فقط یک هزینه می شد (اخراج ) که آنرا هم با بهانه هایی از قبیل «به خاطر تامین جان خبرنگاران» ماست مالی می کرد. اما خبرنگاران غیر حرفه ای یعنی مردم آسودگی این خیال را از ایشان ستاندند.
جمهوری اسلامی به خوبی واقف است که «سمبل» یعنی چه؟ دفعه قبل وقتی مجله ی اکونومیست عکس پیراهن خونینی را که توسط احمد باطبی بالا رفته بود بعنوان سمبل کشتار دانشجویان در 18 تیر در جهان معرفی کرد، جمهوری اسلامی طعم تلخ این سمبل بودن را در جهان به خوبی چشید!همین سال گذشته بود که جایزه بهترین عکس «پوليتزر» به خبرنگار قدیمی «جهانگير رزمي» به خاطر عکس 28 سال پیش او از صحنه ی اعدام 9 کرد تعلق گرفت. بنابر این هیچ چیز تلخ کامتر از این نیست که اکنون چهره ی دیگری به نام «ندا» یعنی یک زن ایرانی آنهم به عنوان «سمبل مخالفت در ایران» در جهان امروز معرفی شود. این خواب آرام جمهوری اسلامی را به هم می زند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر