۱۳۸۷/۱۱/۱۸

مهاجرین ایرانی و پارادوکسی به نام «روز ملی»


آیا می دانستید که بسیاری از کشورهای جهان، حتی عقب افتاده ترین آنها هم روزی از روزهای سال را به عنوان «روز ملی» خود شناخته، به آن افتخار می کنند و در گرامیداشت آن تلاش می کنند؟ آیا می دانستید که روز ملی این افراد تجلی هویت سرزمین، کشور و فرهنگ آنهاست و از این جهت بدان اهمیت می دهند. این در حالی است که ایرانیان اما هنوز هم روزی به عنوان «روز ملی» ندارند! به عبارتی روز ملی حکومتی را به رسمیت نشناخته و روی روز ملی مورد نظر خود نیز هنوز به توافق نهایی نرسیده اند! اما فقط این نیست. ایرانی های مهاجر حاضر نیستند پرچم جمهوری اسلامی را نماد کشور خود دانسته و از خواندن «سرود ملی» اکراه دارند. باور کنید این معضل باعث سرشکستگی نسل جدید ماست که در محیط غیر ایرانی رشد و نمو می کند.
بچه های ما در مدارس با افراد زیادی در تماس هستند. آنها در مورد فرهنگ و مرسوماتشان مورد پرسش قرار می گیرند. ممعمول است روی دیوار کلاسی که بچه های مهاجردرس می خوانند، پرچمک های کشورهایشان نصب باشد. همچنین روز ملی آن کشورها را در پلاکادهایی قید کرده، در معرض دید دیگران قرار می دهند. اما همیشه پرچم ایرانی ها از نظر غایب است. و در جای روزهای ملی، نقطه چین هایی نشسته است. در مناسبت های مختلف از قبیل جشن های ملی، و بزرگداشت های بین المللی بچه های مهاجرین سرود ملی کشورهایشان را با غرور و سربلندی می خوانند در حالیکه فرزندان ایرانی ها با گفتن اینکه «بلد نیستم» از زیر این کار در می روند.
بارها دانش آموزان ایرانی من از من بعنوان آموزگار پرسش کرده اند که روز ملی ما کدام روز است؟ و من واقعا پاسخی برای این پرسش نداشته ام. این سوال نه تنها برای این کودکان، بلکه برای بقیه همکاران نیز پیش آمده است. بسیاری از همکاران ایرانی ما «روز عید نوروز» را روز ملی ایرانیها معرفی می کنند. بعضی از کودکان به نقل از والدین خود جهت خالی نبودن عریضه «روز انقلاب مشروطیت» را به عنوان روز ملی معرفی می کنند. و بالاخره یکی هم روز دیگری را. جالب این است که هیچکدام از این روزها هیچ سنخیتی با روز های یوم الله جمهوری اسلامی ندارد....
***
اینروزها سالگرد انقلاب اسلامی در ایران با بوق و کرنا و عنعنه و طنطنه جشن گرفته می شود. جمهوری اسلامی این روز را «یوم الله» و آنرا «روز ملی» همه ی ایرانی ها اعلام کرده است. چند روز دیگر مرد و زن، کودک و بزرگ، پیر و جوان و خلاصه «همه ی اقشار مردم شریف ایران» در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کرده و با مشت محکم خود این روز را گرامی خواهند داشت. اما همه اینها فقط در مرزهای داخلی مصرف دارد. اکثر شهروندان غیر حکومتی ایرانی به محث آنکه سوار هواپیما شده و از مرز ایران خارج شدند، نه تنها این روز را به عنوان روز ملی نمی شناسند، بلکه از آن با تمام قوا فاصله می گیرند و تمام فلاکت های موجود را حاصل این روز می دانند. در خارج از کشور رفت و آمد به سفارت ایران ـ یعنی کاری که برای هر شهروندی باید عادی باشدـ یکی از منفورترین کارهایی شمرده می شود که یک ایرانی می تواند بکند. ایرانی ها سالهاست که ترجیح می دهند بدون روز ملی باشند تا اینکه چنین روزی را نماد هویت خود بدانند! حاضرند بدون پاسپورت باشند تا پاسپورت ایرانی داشته باشند. این یک واقعیت محث است که اصلا جای بحث ندارد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

معرفی فیلم: رؤیاهای پروانه

«رؤیاهای پروانه» یکی از فیلم هایی است که پیشنهاد می کنم ببینید. با تصاویری زیبا و شاعرانه ... یک فیلم درام و رمانتیک که زندگی دو  این د...