پست‌ها

نمایش پست‌ها از اکتبر, ۲۰۰۹

کوچه های بن بست ما

تصویر
انگار خانه های رنگارنگ ما در یکی از این کوچه های بن بست قرار داشت و ما بی خبر بودیم: «کوچه ی نسیم»، «کوچه ی دلسرا، فرزاد سرا». همه ی اینها بن بست های دل ما بود و بس. انگار زندگی ما در پیچ و خم های همین کوچه ها گذشت و ما انگاشتیم که این زندگی است که پیچ و خم دارد. با همه بایست که هر از گاهی آب و جاروبی به سرو کله ی این بن بست ها می کشیدیم. نگاه کن همسایه را! انگار «کاروان شتر» از کوچه اش گذشته! و آن یکی ... بدتر از این و ما، هنوز وقت نکرده ایم که به خود برسیم. و من گویا در پیچ یکی از این بن بست ها بود که گم شدم. آنوفت بود که فکر کردم برای پرسه زدن وقت بسیار است و برای رسیدن اندک. فکر کردم برای جفا کردن وقت بسیار است وبرای محبت اندک. *** نه درست است، آن خانه ی ویلایی ته کوچه مال ما نبود. برای همین یادم آمد که برای از یاد بردن، فرصت ها چه بسیار است و برای به یاد آوردن اندک. یادم آمد که برای بی مهری و بی وفایی موقعیت بسیار است و برای عشق اندک ... اکتبر 2009

کرزای و فشارهای خارجی

بالاخره آقای کرزای زیرفشار بین المللی زیر بار رفت تا انتخابات را به مرحله دوم بکشد. گرچه این اقدام را باید مثبت تلقی کرد، ولی بحث بر سر اختیارات یا ظرفیت های مثبت و منفی آقای کرزای رئیس جمهوری افغانستان نیست. بحث بر سر «فشارهای خارجی» است . چرا که بسیاری از دولت های خود رای عادت دارند این «فشارهای خارجی» را دخالت در امور داخلی کشورها بخوانند. ولی کمی فکر کنید، واقعا اگر این «فشارهای خارجی» نبود چه بر سر ما می آمد؟ تکلیف مردمی که دستشان از قدرت و عدالت کوتاه است چه می شد؟ مثلا در زندانهای ایران جان آقای اکبر گنجی بر اثر همین فشارهای خارجی بود که نجات یافت. بعد از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه گذشته، دولت ایران به دروکردن معترضین پرداخت. این از چشم دنیای امروز پنهان نماند. اما محکومیت آنها از طرف دولت ایران دخالت در امور داخلی کشور تلقی شد. در خود افغانستان هم همین چند وقت پیش موقعی که آقای کرزای تصمیم گرفت تا در خوش خدمتی به سران قبیله های قشری لایحه ای ارتجاعی را از تصویب بگذراند که در آن حقوق زنان افغان بطور ظالمانه ای محدود میشد، این فشارهای خارجی بود که مانع تصویب چنین قوانین ضد ب

18/5 میلیاردی که مثل بمب در ترکیه صدا کرد، ولی در ایران انگار نه انگار

لابلای خبرهای سرکوب و شکنجه ها، خبری بسیار مهم گم شد که نمی توان از آن به سادگی گذشت. این خبر آنچنان بهت آور بود که بسیاری را در کشور همسایه ما ترکیه در شادمانی فرو برد. به گونه ای که رئیس جمهور ترکیه در جلسات کنگره ی حزبی خود با اتکا به همین خبر به ملت ترک مژده داد که: «با نعمت خدادادی ترکیه بدون دردسر بحران اقتصادی را پشت سر خواهد گذاشت.» این «نعمت خدادادی» چیزی نبود جز تزریق پول هنگفتی به مبلغ هیجده و نیم میلیارد دلاربه اقتصاد ترکیه! اما چگونه؟ بنا به گفته کانال D ماجرای این پول بسیار اسرار انگیز است. اما ترک ها چه کار به اسرار پشت پرده دارند. مهم این که بالاخره معجزه اقتصادی روی داده بود. چرا که از مدتها قبل بسیاری از دولتمردان ترکیه در صدد راه حلی برای پشت سر گذاردن کابوس بحران اقتصاد جهانی بودند که ناگهان از گمرک آنکارا خبر رسید که هیجده و نیم میلیارد دلار پول پیدا شده است. خبر کوتاه و ناگویاست: «کانتینری که از ایران وارد خاک ترکیه شده بود، تردید ماموران را بر می انگیزد. راننده و کمک راننده ی کره ای تبار کامیون با مشاهده ماموران ترسیده، کامیون را در خیابان رها کرده متواری می شوند