پشت صحنه مصاحبه های «مردمی»!

بسیاری از ماها با ادبیات جمهوری اسلامی بزرگ و مغزشویی شده ایم و با آن آشنا هستیم. فشرده ای از این ادبیات را خدمتتان عرض می کنم:
«انقلاب شکوهمند»؛«رهبر معظم»؛ « کمک های مردمی»؛ « استکبار جهانی»؛ «رژیم اشغالگر قدس»؛ و ... اخیرا هم «حق مسلم ماست». اما یکی از راههای انتقال این ادبیات به مردم « استفاده ی ابزاری» از خود مردم بوسیله ی «مصاحبه های مردمی» بود که «رسانه های مردمی» جمهوری اسلامی مبتکر آن بودند. ظاهرا خبرنگار در خیابان «مردم همیشه در صحنه» را پیدا می کرد تا یا یک سری سوالات تکراری و آشنا، جواب های تکراری و آشنا و «دشمن شکن» را بگیرد. ما هم چندین میلیون «ضد انقلاب» یا « ناآگاه و ستون پنجمی» ناچارا پای تلویزیون نشسته بودیم تا این اراجیف مردمی را تماشا کنیم.
مصاحبه گر تلویزیون: چرا مردم ما باید در این راهپیمایی با شکوه شرکت کنند؟
این سوال می تواند تنوع و جابجایی هم داشته باشد مثلا: «راهپیمایی» بشود «انتخابات»، «باشکوه» بشود سرنوشت سازو غیره. آنچه که مهم است اینکه به «روح این ادبیات» و «شور و هیجان انقلابی» مصاحبه شونده حتما باید محفوظ باشد.
همه ی ما ملت شریف ایران هم جواب این سوالها را البته که از حفظ بودیم. جواب های «مردمی» و «دشمن شکن» از این قرار بود و است:
ـ «مشت محکمی» بر دهان «یاوه گویان» بزنیم.
ـ این یک «تکلیف الهی» است.
ـ برای پاسداری از «انقلاب شکوهمند» یا هر چیز «شکوهمند» مردم باید «درصحنه» باشند.
ـ به ندای « رهبر معظم» « لببیک» گفته باشیم.
و غیره!
اما تقریبا همه مردم شریف می دانستند که این ها همه فیلم بود. پدر خدابیامرز من هنگام دیدن این تصاویر مردمی ناسزا و فحش بود که نثار تلویزیون و انقلاب و مردم کرده و آنرا خاموش می کرد تا دمی بیاساید.

اما به کمک افشاگری هایی که بواسطه ی پیشرفت تکنولوژی و اینترنت ـ ای لعنت به هر دوتاشان ـ به عمل آمده، معلوم شده است که همین ادبیات تکراری هم «فرمایشی» بوده است. ( به عکس بالا توجه بفرمایید که گویای چنین فرمایشی است!)
اخیرا فیلمی از پشت صحنه ی این «مصاحبه های مردمی» در «مدار اینترنت» قرار گرفته است که آبروی تلویزیون جمهوری اسلامی را برده است. ـ البته اگر آبرویی داشته است ـ شما هم آنرا ببینید و اذعان دارید که آیا پدر خدابیامرز بنده حق داشته است یا نه!
حتما این
فیلم را ببینید!


عکس ها گرفته شده از سایت های اینترنتی
فیلم از سایت «پیک نت» و وبلاگ «فریاد»

نظرات

  1. وبلاگ تلخی داری...دلیلش هم اینه که از واقعیت زندگی تلخترین و زشت ترینش رو برای دیدن و تامل کردن و نوشتن انتخاب می کنی.

    پاسخحذف
  2. اون ورق استیل برای نور پردازی است بابا !! ای بی سواد!

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!