ما ایرانی ها و پیش قضاوت هایمان (2)
چرا ما ایرانی ها پیشداوری می کنیم؟ در دنیای امروز ارتباط انسانها بر اساس پرنسیپ ها و روابط تعریف شده ای استوار است. بعضی از این پرنسیپ ها شخصی است و بعضی از آنها جمعی. پریسیب های شخصی را شما خود تعریف می کنید. مثلا وقتی شما با کسی دوست می شوید باورها و انگاشت های شخصی خود را مداخلت می دهید. به عبارتی تعلقات فکری شماست که حرف اول را می زند. ولی وقتی وارد تشکلی می شوید، یا مثلا به دعوت یک تشکل به جمع آنها دعوت می شوید علاوه بر تمایلات شخصی، ناگزیر از «رعایت» پرنیسب های جمعی و «ملاحضات» جمع هستید. متاسفانه ما ایرانیها در رعایت پرنسیپ های جمعی زیاد زرنگ نیستیم. از این رو عمر این تشکل ها وجمع ها پایدار نمی ماند. بدین ترتیب ما از ساز و کارهای مدرن و پیشرفته برای برقراری ارتباط دوری جسته یا از آن غافل می مانیم. بعد از 10 سال زندگی در مهاجرت، هنوز بنده نمی دانم برای ملاقات با دیگر ایرانی ها باید به کجا سر بزنم. به عبارتی ایرانی ها هنوز نتوانسته اند در جامعه ی میزبان خود را پیدا کنند. هنوز باور نکرده اند که «مهاجر» هستند و زندگی در مهاجرت قوانین و نُرم های خاص خودش را دارد.