«هیچی» ای که جهان را دگرگون کرد!
30 سال بعد از آن 12 بهمنی که «امام آمد.» [...] شخص بنده زمانی که انقلاب شد یکی از نوجوانان پرشور آنروز بودم. خوب یادم است روزی را که با شوق فراوان به پای تلویزیون نشستم تا آمدن «فرشته» را به چشم ببینم، ناگهان برنامه تلویزیون ـ گویا بطور عمدی ـ قطع شد و وقفه ای در تماشای صحنه ی «یکی از طولانی ترین استقبال تاریخ» مردی که از آسمان می آمد ایجاد شد. همین باعث خشم بسیاری گردید. لیکن شب هنگام موقعی که صحنه ی «یکی از کوتاه ترین جواب های تاریخ» در سوالی که پرسیده بودند «(از اینکه ـ بعد از ۱۵ سال تبعیدـ به میهن تان برمی گردید) چه احساسی دارید؟» یعنی «هیچی!» چندین بار از تلویزیون پخش شد، شکوفه های شوق من و هزاران نوجوان دیگر به یکباره هیچ و پوچ شد! واقعا لازم نبود که ۲٨ سال بگذرد تا بفهمیم که چه باختی کرده ایم، آنهم به یک هیچ! باید رک و پوست کنده به همه ی آنهایی که هنوز بعد از این همه سال در درک «حقیقت این هیچ» عاجز بوده اند، بگویم که این ناشی از دیرفهمی شان بوده است و لاغیر ! *** دو سال پیش که این مطلب را در مقاله ای به نام « اگر انقلاب نمی شد » نوشتم ، خیلی مورد توجه قرار گرفت. منتها درآنزمان