حقوق بشر را ولش، فارسی نویسی را پاس بداریم!

چندی پیش سرو صدای زیادی بر سر بستن دفتر خانم شیرین عبادی و تهدید ایشان، در سراسر دنیا و بویژه کشور نروژ برپا شد. همانطور که می دانید خانم عبادی در سال 2003 جایزه صلح نوبل را از نروژ دریافت کرده است. جایزه ای که برای نروژی ها از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار است. بنابر این آنها همواره همچون فرشته های نگهبان مراقب کسانی که این جایزه را دریافت کرده اند هستند. در رونامه ی VG مطالب زیادی در این باره نوشته شده بود. (روزنامه VG )
از همین روی دولت ایران که به هیچکس پاسخگو نیست، مجبور شد که به مقامات نروژ پاسخگو باشد. سخنگوی دولت ایران در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که: «هیچ خطری این خانم را تهدید نمی کند. و نگرانی جهانی برای اینکار بیخود است
(VG)

اما همین دیروز در مطبوعات اینترنتی ایرانی زبان ( پیک ایران) عکسی از خانم عبادی منتشر شد که صحیح و سالم بودن ایشان را تایید می کرد. اما مطلبی که جالب است اینکه ایشان کنار دیوار منزلشان ایستاده، و با لیخند ـ شاید هم تمسخرـ به شعاری اشاره می کند که برای ما ایرانی های با سواد قابل درک است! راستش من هم نتوانستم جلوی خنده ام را نگه دارم.
عکس را نگاه کنید:

در روزنامه های نروژی همچنین آمده بود که «معترضین که خود را دانشجوی دارو سازیMedesin- studenter معرفی می کردند، مسئولیت این حمله و شعار نویسی را به عهده گرفته اند
تا اینجای کار ایرادی در کار نیست. و اجازه بدهید در بست قبول کنیم که معترضین دانشجو بوده اند. اما همه ی ما ایرانی های با سواد در جریان هستیم که «اجوزه» با «ع » نوشته می شود و نه با «ا». (عجوزه) آنچه که باعث خجالت من در تفسیر این عکس برای یکی از دوستان نروژی شد اینکه چرا باید چنین غلط املایی آبروی ما را بیشتر از آنچه که هستیم ببرد. آیا نباید این گروه معترض واقف باشند که وقتی کاری می کنند، مخصوصا بازی با دم شیر که عواقبش جهانی است، حداقل از اینگونه اشتباهات مبرا باشد. آیا دوستان دانشجوی دارو ساز ما نباید کمی در دیکته و املای کلمه ی «عجوزه» دقت کافی مبذول می داشتند تا اینچنین آبروریزی نشود؟
من ضمن تشکر از خانم شیرین عبادی بخاطر این اشاره و لبخند مسئولانه شان درعکس، از مقامات ترتیب دهنده ی چنین اعتراضاتی خواهشمندم که اقلا چهار نفر خوش خط و «فارسی نویس تر» را در این گونه کارها بگمارند تا اولاLevel یعنی سطح املانویسی دانشگاه های ما تا این سطح تنزل نکرده، ثانیا نگرانی ما ایرانی های سرتاسر جهان را به جای جان خانم شیرین عبادی به مسائل دیگر از قبیل «دیکته نویسی» انحراف ندهد.
با همه ما با نگرانی اعلام می کنیم که نه تنها نگران جان خانم عبادی هستیم که در خطر است، بلکه بیشتر از ایشان نگران نگارش خط فارسی هستیم که گویا بیشتر از ایشان در خطرتر است!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطلب را به نروژی در اینجـــــــــــــــــــــــــــــــــا می توانید بخوانید.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!