پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۰۹

Çillə gecəsi

تصویر
30 il İslam hakimiyyəti İranı əlinə geçirəndən bəri, rəsmi təşkilatlar tərəfindən çoxlu əngəlləmə bizim milli- mədəni adətlərimizə yaranmışdı. Bu əngəlləmə təkcə azərbaycanlılara aid deyil. Başqa millətlərdə öz musiqi og digər mədəni adət - ənənələrini düz- əməlli qeyd etməsinə çox azqınlıq və sıxıntı çəkmişlər. Aydınca desək mollalar bütün bu adətləri İslam dövründən öncəyə sancaqlayıb, müsəlman millətin böylə adətlərə gərəyi yoxdur deyə bu adətlərin qeyd etməsinə mani olurlar. Mollalar özləri musiqi ilə araları olmadığı üçün, onu haram deyib bütün musiqi ilə münasibəti olan, yaxud belə deyək ki dini məzmunundan nişanəsi olmayan hər bir fəalliyəti danıb bəzən onu aradan qaldırmağa çalışmışlar. Bu ənənələrdən biri İranın milli bayramı Novruz bayramıdır. Düz ildönüm saatı bütün televizia və medialar İranda qəbristanlıqlara gedib oraya yığışmağı təbliğ edərək “şəhidlərin məzarını” göstərib xoş anıları xalqımızdan əsirgəyib, bedbəxtçılıq, yas və mətəmi təqdim edirlər. Bu sahədə hakimiyyət

جامعه ی مدرن و مشکلی به نام استارت

همیشه زندگی در یک جامعه صنعتی و مدرن مطابق روال پیش نمی رود. گاهی مشکلاتی پیش رویت قرار می گیرد که قابل پیش بینی نیستند. یا به عبارتی راه حل آن از طریقی که ما به آن خو کرده ایم امکان پذیر نمی شود. نمونه اش واقعه امروز خود من است: صبح امروز درجه دماسنج دمای 12- درجه را نشان می داد. بهتر است بگویم سرمای! اتومبیلم استارت نخورد. و من نتوانستم به سر کارم برسم. به کارم زنگ زدم و جریان را اطلاع دادم. حالا باید چکار می کردم؟ باید اعتراف کنم که اگر ایران بود این مسئله بدون دردسرتر حل می شد! همان آشنا بازی! مثلا زنگ می زدم به تعمیر کار آشنا و از او می خواستم که تُک پایی قدم رنجه نموده از اتومبیلم دیدن کند. یا که مزاحم دوستی می شدم و به او زحمت می دادم که اتومبیلم را تا تعمیرگاه بوکسل کند و الی آخر. اما اینجا! چنین چیزی عملی نیست. اولا که آن تعمیرکار آشنا پیدا نمی شود. دوما اگر هم پیدا شود چنین خدمتی نمی کند که دم در خانه بیاید. سوما دوست بوکسل کن هم گمان نکنم که پیدا شود. چهارمم اصلا آدم رویش نمی شود که به کسی ولو دوست صمیمی زنگ بزند و از او چنین درخواستی کند. پنجمم اصلا بوکسل کردن در اینجا قدغن

اگر امام زنده بود ـ بازم همین بساط بود

اخیرا شعارهای از جانب مردم و بخصوص دانشجویان شنیده می شود که سنخیتی با واقعیت ندارد. یکی از این شعارها این است «اگر امام زنده بود ـ شک نکنید با ما بود.» در حالیکه من بعید می دانم که چنین باشد. اما لزومی هم نمی بینم که خود را وارد معرکه ای بکنیم که حکومت آنرا تدارک دیده است. بحث ما لگد مال شدن خواسته های دمکراتیک و قانونی ماست نه لگد مال شدن عکس شخصیتی. خمینی متعلق به امروز نیست. بنابر این لزومی ندارد که او را در این کارزار وارد کنیم که عایدی ای نصیب ما نمی شود هیچ، ممکن است اعتبار جهانی ما را خدشه دار سازد. *** طی سی سال عمر حکومت اسلامی، برای همه کاملا مسلم شده است که مخالفت با حکومت اسلامی چه از نوع نرم باشد و چه سفت، چه از نوع مسالمت آمیز باشد و چه غیر مسالمت آمیز، چه اصلاح طلبانه، و چه قهر آمیز قابل تحمل نیست. اصلا در دیکشنری حکومت اسلامی چیزی به نام «مخالفت» معنا نداشته و ندارد. چرا که از نظر روحانیون حاکم «مخالف خوب کسی است که نباشد!» (یا همان مرده باشد.) این روحانیون طی حکومت سی ساله خود اگر در هیچ کار مثبتی به موفقیت نائل نیامده باشند، از عهده ی یک کار بخوبی بر آمده اند و آن هم

قوی ترین مرد جهان در اسلو

تصویر
بالاخره قوی ترین مرد جهان برای گرفتن جایزه نوبل وارد اسلو شد. میلیون ها کرون خرج شده بود تا امنیت رئیس جمهور امریکا برقرار شود. حتی آخرین مضنونی که سال گذشته به سفارت اسرائیل در اسلو حمله کرده و بی هدف دیوارهای سفارت را هدف گلوله قرار داده بود به بهانه ی اینکه مشکوک به خرید اسلحه گرم می باشد دستگیر شد. جمعیت در اسلو موج می زد. حدود 15هزار نفر می شدند که البته همه برای هورا کشیدن این مرد سیاه پوست که حدود یکسال پیش با نشستن بر کرسی ریاست جمهوری یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان تعجب و حیرت همگان را بر انگیخت، نیامده بودند. سه هزار کودک و بزرگ با انجام مراسم مشعل عصر را در خیابان های جلو «گراند هتل» به انتظار لحظه ای نشستند تا در قاب پنجره ی حفاظ دار هتل «باراک اوباما» که برایشان دست تکان می دهد را مشاهده کنند. اما گروههای کثیر دیگری نیز آمده بودند تا نوعی توجه دیگران را جلب کنند. و یا هم که اعتراض هایی داشتند که خدمت رئیس جمهور امریکا عرض کنند. عده ای از ایرانیان معترض جز این دسته بودند. آنها خواهان توجه اوباما به مسئله حقوق بشر در ایران بودند. اما خیابان های اسلو پر بود از شخصیت هایی سی

چون پیر شدی هاشم(!) از میکده بیرون آی!

تصویر
هفته ی جاری رفسنجانی و احمدی نژاد در مراسم شکرانه مجلس حاضر نشدند. تا اینجای کار ایرادی ندارد. بعد از یکی دو روز رفسنجانی حرف هایی زد که قابل تعمل است. او گفت: «امروز جای مخفی کردن نيست؛ مشکل اختلاف واقعا جدی است.» اکبر رفسنجانی با اشاره به اجماع قدرت های جهانی بر سر برنامه هسته ای ايران، چنين تحولالی را خطرناک ارزيابی کرده و گفت: «در اين شرايط ما در داخل کشور مهم‌ترين نياز را وحدت و اتحاد می‌دانيم اگر آنها احساس کنند کشور ما از نظر وحدت صدمه ديده است وسوسه می‌شوند که شرارت‌های خود را زياد کنند.» (نقل از رادیو فردا) تا اینجای کار که ایشان حرف تازه ای نزده است. هیچ خبری هم از مردم و اعتراض و این حرفها نیست. تنها چیزی که این روحانی با سابقه جرئت کرده بگوید و این یکی انگار تازه است مخفی نکردن اختلافات مقامات است که به گمانم تنها خواجه حافظ شیرازی است که از این موضوع بی خبر است. اما این قسمت سخنان رفسنجانی قابل تعمق تر است: این آقا با اشاره به اين که «بايد با اتحاد و همدلی وضعيت کنونی را سامان داد»، گفته است: «بنده فکر می‌کنم غير از رهبری انقلاب ديگران نمی‌توانند وحدت را ايجاد کنند و همه

کلوخ انداز را پاداش سنگ است

تصویر
بالاخره جمهوری اسلامی با این گندی که به سیاست داخلی و خارجی خود میزند باید دوزاریش افتاده باشد که مردم خارج هم بیکار نمی شنینند. هفته ی پیش مردم نروژاز اقدام اخیر دولت ایران در رابطه با ضبط مدال نوبل شیرین عبادی شوکه شدند. این یکی از اقدامات بیسابقه در جهان بود. مطبوعات نروژ نوشتند که تاکنون دیکتاتورترین رژیم های دنیا از جمله رژیم برمه نیز دست به چنین اقدام وقاحت باری نزده است. نروژی ها بسیار به «جایزه نوبل» افتخار می کنند. در واقع این جایزه نشانه ی هویت ملی نروژی هاست. نمی شود که به سادگی با آن شوخی کرد. ضبط آن نشانه به حرمتی به نورم های یک ملت است. از اینرو تعجب آور نیست که بدانید امروز پنچ شنبه مجلس قانونگذاری نروژ میزبان مریم رجوی بود. خانم رجوی از طرف نمایندگان مجلس از احزاب مختلف مورد استقبال گرمی قرار گرفت. Morten Høglund نماینده حزب دست راستی رفاه در پرسشی در رابطه اینکه مجاهدین در لیست گروههای تروریست امریکا قرار دارد گفت: ما بارها با امریکایی ها در این مورد گفتگو کرده ایم. و به آنها گفته ایم که آنها اشتباه می کنند. اروپا موضع اش را در رابطه با مجاهدین اصلاح کرده است. » او همچ