پست‌ها

نمایش پست‌ها از اوت, ۲۰۰۹

آغاز سال تحصیلی در نروژ

تصویر
هجدهم اوت روز شروع مدارس در نروژ است. و دانش آموزان بعد از تعطیلی دو ماهه تابستانی خود را آماده می کنند که در کلاس های درس حاضر شوند. برای کلاس اولی ها این روز روز ویژه ای است. دلهره ی روز اول مدرسه را بسیاری از ماها هنوز در خاطر داریم. از این رو در این کشور مراسم خاصی توسط مدیریت مدرسه اجرا می شود تا این دانش آموزان تجربه خوبی را از روز اول تحصیلی شان کسب کنند. و به اصطلاح خودمانی «ترس» شان بریزد. این مراسم را می توان «استقبال از کلاس اولی ها» نامید. طی این مراسم تمام دانش آموزان کلاس های دیگر ـ از پایه ی دوم تا هفتم ـ در محوطه مدرسه جمع می شوند. هر کدام از آنها با دست داشتن پرچم دورتا دور محوطه را فرا می گیرند. معلم ها، مربی ها و معاون های کلاس های مربوطه نیز به همراه شاگردان خود حضور دارند و بر آنها نظارت می کنند. علاوه بر کارکنان مدارس، اولیای کلاس اولی ها نیز حضور دارند تا اولا این روز مهم را در کنار فرزندان خود بوده و ثانیا موجب دلگرمی آنها شوند. در این لحظه مدیر مدرسه از روی لیست یک به یک نام دانش آموزان جدید کلاس اولی را خوانده، شخصا به استقبال رفته و به گرمی به آنها خوش آمد م

تجاوز به نوجوانان معصوم به خاطر خدا!

تصویر
دیشب در لابلای خبرهای توی سایت های نروژی مطلب رضا را در مصاحبه با «تایمز» خواندم. همان رضای 15 ساله. و در واقع رضاهای 15 ساله. به خود پیچیدم. دلم گرفت. حالم به هم خورد. نالیدم. غمگین شدم. دلم سوخت. از خودم بدم آمد. نوشته است «رضا تمایلی به بیرون رفتن ندارد و از تنها ماندن می‌ترسد. او می‌‌خواهد به زندگی‌اش خاتمه دهد.» آخر به چه جرمی باید چنین جنایتی را یک طفل 15 ساله تحمل کند؟ او چه گناهی کرده است؟ باورم نمی شود که چنین جنایت کارانی خبیث سکان مملکت را در دست دارند. باورم نمی شود که سجایا و صفات انسانی تا بدین درجه به ورطه ی سقوط کشیده شده باشد. باورم نمی شود بدین درجه شقاوت، بدین درجه بی رحمی! آخر در کجای تاریخ سراغ داریم؟ در کجای حمله ی مغول ها چنین حکایتی شنیده شد؟ کجای قتل و غارت هیتلر به جهان چنین بلایی سر زندانیان آوردند؟ او حداقل با ملت خود چنین ستمکار نبود. کجا شنیده ایم که در گولاک های استالین به مخالفین تجاوز جنسی می کردند؟ در ایران اسلامی « رضا را ۲۰ روز زندانی کردند، کتک زدند و بارها مورد تجاوز قرار دادند». «او [رضا] را همراه با ۴۰ نوجوان دیگر در تظاهراتی که علیه نتایج انتخ

این چفیه دارها و آن چفیه دارها!

چندی پیش در رابطه با حکایت دردناک قتل محسن روح الامینی فرزند رئیس ستاد آقای محسن رضایی، آقایی به نام سردار حسین علایی که از فرماندهان سابق سپاه پاسداران است طی یادداشتی به شرح این جنایت پرداخت. سردار پاسدار سابق در جایی تعجبش از این واقعه چنین را اعلام داشت: «بسیار متعجب شدم. زیرا آقای روح الامینی ـ منظور پدرـ را که از سالیان دراز میشناسم، فردی انقلابی، مومن و متعهد و همیشه در خدمت نظام جمهوری اسلامی بوده است. او از کسانی است که برای سرنگونی رژیم طاغوت تلاش زیادی کرده است. تعجب من بیشتر از آن جهت بود که چگونه ممکن است جوانی آن هم از خانواده ای شناخته شده، در جمهوری اسلامی دستگیر و سپس پس از دو هفته جنازه او تحویل خانواده اش گردد!» می دانم که به قول گفتنی زمان زمان گلایه کردن و از این حرفها نیست و می دانم که همه ی این حرفها را این پاسدار سابق از سر درد می گوید. ولی نگاه اینچنینی به قضایا مثل نمکی است که برزخمِ زخم خورده ها ریخته می شود. اینگونه به قضایای تاریخی نگاه کردن خود جفا کردن است به جفا دیدگان. کنفوسیوس می گوید «آنچه که به خود نمی پسندی به دیگران مپسند». اجازه دهید این مطلب را ا

سنت زیبای غربی ها در مقابل سنت مشمئز کننده ی صدا و سیما

تصویر
برنار کوشنر وزیر خارجه فرانسه با صراحت و شجاعت اعلام داشته که «درب سفارت فرانسه به روی مردم بی پناهی که در فرار از تعقیب نیروهای سرکوبگر بودند باز بوده است.» او همچنین گفته است «اين حکم اتحاديه اروپا بود. اين در سنت دموکراتيک ماست.» (رادیو فردا) و چه سنت جالبی دوستان! در شرایطی که شهروندان ایرانی اینچنین مورد سرکوب و آزار و اذیت خودی ها قرار گرفته اند این کشورهای غربی هستند که با همه امکانات خود سعی کرده و می کنند به مردم کمک کرده و صدای آنها را به جهانیان برسانند. حاصل همین تلاشهای این کوشندگان بود که «ندا» ها سمبل شدند و وحشت رژیم کودتا را افزودند. و بسیار پیشتر از آنکه آقای کروبی اشاره به تجاوز دختران و پسران جوان در شکنجه گاهها داشته باشد آنها آن را برزبان آورده بودند. این سخنان نماینده امریکایی مک کاتر را در کنگره امریکا ببینید: نگاه کنید که چطور در کنگره امریکا با پرتره ی «ترانه موسوی» که گفته می شود مورد تجاوز اوباشان و شکنجه گران بسیجی و پاسدار قرار گرفته یاد او را گرامی می دارند. صد البته که غیرت و همت این نماینده امریکایی بیشتر از آقای لاریجانی است. به شما قول می دهم که اگر م

Hol-gününün adətləri bizimkilərə bənzəyir

تصویر
Hol şəhəri Hallindal`ın bir bölgəsi olaraq , Norveçin ortasında tam iki böyük şəhərin Oslo ilə Bərgen`in arasında yerləşir. 600 nəfərə yaxın onun nifusunu təşkil edərək, ölkədə gözəl bir turism yer sayılır. Norveç ölkəsində çoxlu şəhərlər turism sənətini gücləndirmək, turistləri öz tərəfinə cəlb etməsinə görə bəzi işlər görürlər. Məsələn hər şəhər ilin bir gününü öz adına həsr edir. Hol` şəhəridə bundan müstəsna olmuyaraq Agustos ayının birimci gününü Holgünü olaraq qeyd etmişdir. Hərşeydən əvvəl bunu deməliyəm ki Norveç ölkəsi modern və ilərlənmiş olmasına baxmayaraq, onun anadili, kültür, adət və ənənələri böyük bir önəm daşıyır. Deməli elə bir organlar vardır ki bu məsələ ilə əlaqələnib, milli adətləri sistem üzərində öyrənib gənclərə də təlim verirlər saki bu adətlər zaman boyu unudulub aradan getməsin. Buna görə belə günləri aranjement eliyənlər kültürel sahəsini qətiyyətlə nəzərə almalıdırlar. Holgünundə bizdə belə bir mərasemi görmək üçün çox maraqlı idik. Mərasimdə simbol olara