اینجا همه ترا بیاد دارند حمیده! گر چه بی تو دیگر صدای ساز ما لطفی ندارد، و پاهای ما که انگار از رقصیدن باز ایستاده است، اما مادر هر روز پای گلی که در تنهایی خویش به نام تو در باغچه ی آرزوهایش کاشته، آب می دهد و دعا می کند که دوباره برویی.
و امروز یکسال از رفتن تو می گذرد. و ما که هر کدام در گوشه ای از جهان پراکنده ایم. اما گل های خاطره ی تو هنوز در باغچه های ذهن ما رنگ و عطر دارد و ما با این عطر آشنا همدیگر را باز می شناسیم. هنوز ما هم مثل مادر به این گل ها آب می دهیم و در هر محفلی آرزوی حضور تو را می کنیم که برای همیشه رفته ای. لیکن نغمه ی شادی هایت و پژواک آن خنده ها همچنان در سکوت حُزین خانه های دل ما پرسه می زند. صدایی صادق با غباری پر رخسار و دفتری با برگ های گشوده بی حضور تو...
ولی اینجا همه تو را به یاد دارند حمیده!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـو در همین رابطه بخوانید:
روحش شاد
پاسخحذفyadash garami ve rohesh shad ... vagan hich koja nemitavan khadehayeh Hamideh ro shanid
پاسخحذف