آیا دوست دارید در فیلم بازی کنید؟

«آیا دوست دارید در فیلم بازی کنید» عنوان یکی از آگهی هایی بود که یکی دو هفته ی پیش من در یکی از روزنامه ها دیدم و نظر مرا جلب می کرد. اما آنچه که جالب تر بود اینکه «شرکت اسپیندفیلم Spindfilm » یعنی همان شرکت آگهی کننده برای فیلم سینمایی خود که «تصادف Ulykken» نام دارد، دنبال هنرپیشه ی می گردد که «کرد زبان» باشد. اجازه دهید بقیه را از خود آگهی دنبال کنیم:
در عکس وسط در حالیکه «هنرپیشه ی مجهول» زیر علامت سوال قرار داده شده، کنارش عکس هایی از هنرپیشه های اصلی فیلم مثل Rune Temte و کارگردان Marcelino M. Valiente دیده می شود. برای اطلاع خواننده در باره ی داستان این فیلم چنین نوشته شده است:
«تصادف» داستانی است در باره ی یوناس که صاحب یک بنگاه اتومبیل بوده وکار و باری به هم زده است. او همچنین صاحب یک خانواده ی خوبی است ... اما یک روز حادثه ای زندگی او را تحت الشعاع قرار داده و باعث از دست رفتن دارایی های او می شود...

در زیر آگهی در مورد یکی از رول هایی که هنوز هنرپیشه هایش معلوم نیست، آمده: « باران مردی است بین 35 تا 50 ساله. او یکی از اکراد ـ ایران، ترکیه یا عراق ـ می باشد که در نروژ زندگی می کند و زبان نروژی رابه خوبی حرف می زند. او با یوناس ـ Rune Temte ـ هنرپیشه ی اصلی فیلم دوست شده و ...
***
پریروز پنج شنبه 27 مارس ـ قرار موعد برای این ثبت نام بود. من هم در محل حاضر شدم. کنجکاو بودم ببینم که در یک کشور پیشرفته چطور اینکار یعنی «استخدام هنرپیشه» انجام می شود و هم اینکه مایل بودم بدانم چطور این موضوع از طرف کردها استقبال می شود. از طرفی فکر کردم می تواند تجربه ای هم باشد برای خود من، که مدتی است شروع کرده ام به ساختن فیلم های مستند ویدئویی.
طی چهار ساعت زمان تعیین شده 196 نفر داوطلب ضمن تحویل «بیوگرافی مصور و کتبی خود» ثبت نام کرده و در نوبت ایستادند. کارگردان و گروه او بتدریج برای تست افراد ثبت نام کرده با آنها صحبت کرده و از آنها مجددا عکس گرفتند. چنین بود که در صورت پذیرفته شدن داوطلبین با آنها تماس برقرار می شد.

این صحنه ها مرا یاد فیلم «سلام سینما» ی محسن مخملباف می انداخت. طی هماهنگی قبلی با یکی از دوستان کرد که عضو سینمای جوان کردستان است ، او هم به جمع پیوست و راجع به این موضوع به صحبت نشستیم. این دوست کرد ما دستی در قلم و فیلم دارد و مثل خیل بسیاری از خارجی ها هنوز نتوانسته به جایگاه اصلی خود دست پیدا کند. به هر حال این فرصتی می توانست باشد تا او هم بخت خود را آزمایش کرده و به گونه ای با یک گروه سینمایی در نروژ ارتباط برقرار کند.
باید برای آگاهی خوانندگان عرض کنم که به هر حال برای بسیاری از «ما» ها فقط تجربه ی چنین فرصت هایی است که درهای احتمالی شانس را به روی مان باز می کند. و گرنه یا باید دنبال تحصیل رفت و یا اینکه دست از رؤیاهای بلند پروازانه شست. دوست کُرد من تستی داد. به او گفتم که احتمال پذیرفته شدنش زیاد است. چرا که از تمام شرکت کننده ها ـ یعنی حدود 200 نفرـ من فقط به دو نفر برخورد کردم که بنظر می آمد کرد زبان باشند!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عکس وسط از یک بروشور تحصیلی گرفته شده است. بقیه عکس ها از خودم است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!