۱۳۸۸/۳/۴

چاپلوسی مردم ایران در ایام انتخابات

نقل قول های آقا «میرزا هوکُن» که نصف اسمش ایرانی یه و نصف دیگرش نروژی (ولیعهد نروژ اسمش هوکُن Håkonاست) قبلا در وبلاگم آمده است. گاهی او چیزهایی رو می گه که شاید دیگران هم متوجه آن شده ان ولی خب دل و جرئت به زبون آوردنش را ندارن. یا شاید هم بهتره بگیم دل و دماغ گفتنش رو ندارن. عکس بالا روهم میرزا هوکُن برام فرستاده و چنین کامنت نوشته:
ـ آقا این مردم رو می بینی؟ می بینی چطور شال سبز را به نشونه «موسوی»علم کرده ان! می بینی...
من هم نوشتم که: مگر تازگی داره هوکُن جان؟
نوشت: تازگی که نه، اما چندش آور بودنش تازه اس. نگاه کن ببین چطور مردم خودشون رو مضحکه ی دیگران کرده ان. ببین چطور خود شون سر خودشون رو شیره می مالن.
نوشتم: خب این هم تازگی نداره.
نوشت: تازه گی اش در اینه که قبلا مردم ندونسته مضحکه این و آن می شدن، ولی حالا دونسته!
نوشتم: برای اینکه این مردم حافظه ی تاریخی ندارن. یادشون می ره که آقای احمدی نژاد محصول سی ساله ی همین موسوی و موسوی هاس.
نوشت: این حرفا چیه آقا، حافظه ی مردم از من و شما هم بهتر کار می کنه. تازه الان که دیگه حافظه نمی خواد. هر بقال و چققالی اینترنت داره . کافیه با چند تا کلیک بری توی یوتوب! اونوقت همین خانم ها یادشون می یاد که نه هزار سال پیش همین تابستون گذشته چطور توی خیابون کتکشون می زدن و کسی نبود به دادشون برسه!
نوشتم: شاید برای همینه که می خوان «موسوی» بیاد شاید دیگه از اون کتک ها خبری نباشه!
نوشت: ما رو گرفتی آقای خبرنگار؟ مگه موسوی zorro است؟ خدایی فرق «احمدی نژاد» و «موسوی» و «کروبی» و «رضایی» تو چیه؟ غیر از اینه که حرف اول اسمشون با هم فرق می کنه! یه فرق دیگه هم دارن. اینکه اولی آخراسمش به «د» ختم می شه و بقیه به «ی» ... خدایی غیر از این، فرق دیگه ای هم توی این آقایون می بینی؟
هر چی فکر کردم، دیدم این میرزا هوکُن همچی بدم نمی گه.
نوشتم: حالا بالاخره مردم هم که نباید تماشاچی خالی باشند. قباحت داره. بالاخره این مردم هم دل دارن. هیچ موقع که این ها رو «مردم» حساب نمی کنن، بذار اقلا این چهار روز انتخابات مردم هم مردم باشن!
نوشت: کجای کاری آقای خبرنگار! این حرفها نیست. این مردم عادت کردن به چاپلوسی! براشون دیگه فرقی نمی کنه که چی به سرشون می یاد. این عکس رو نگاه کن:
نگاه کردم. نوشتم: بابا از شدت علاقه است دیگه ...
نوشت: این حرفها نیس. این یارو از شدت علاقه ـ بخون چاپلوسی ـ یادش رفته که اصلا قرار نیست خاتمی رئیس جمهور بشه!
نوشتم: میرزاهوکُن، تو از مردم عادی چه انتظاری داری؟
نوشت: نه والله، اما از بعضی گروهها انتظار دارم که «حافظه شون» رو کار بندازن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

معرفی فیلم: رؤیاهای پروانه

«رؤیاهای پروانه» یکی از فیلم هایی است که پیشنهاد می کنم ببینید. با تصاویری زیبا و شاعرانه ... یک فیلم درام و رمانتیک که زندگی دو  این د...