غربت و عروسی ایرانی ها


بعضی از ایرانیها با غربت خوب کنار آمده اند. آنها خود را پیدا کرده اند و با انتخاب بهترین ها از هر دو فرهنگ (ایرانی و غربی) نمونه و الگویی ارائه داده اند که بنظرم می تواند برای دیگر ایرانی های غربت نشین هم قابل استفاده باشد.
هفته گذشته به دنبال سفرهای تابستانی ام با خانواده، به یک عروسی ایرانی در سوئد دعوت بودم. داماد از خانواده ای ایرانی و عروس سوئدی بود. برایم جالب بود که این همزیستی فرهنگی چگونه انجام می شد!
مهمترین بخش از عروسی که خانواده ی ایرانی را به خود مشغول کرده بود، چگونگی برگزاری «مراسم سفره عقد» بود. در واقع این را باید به حساب نمایش فرهنگی خانواده ی داماد گذاشت. اما آنچه که جالب تر از همه بود این که هیچکدام از خانواده ها تمایلی نداشتند به اینکه این مراسم به شیوه ی معمول و سنتی با ظواهری مذهبی برگزار شود. از این رو دست به ابتکار و نوپردازی هایی زدند که هم جالب بود و هم به مزاج ایرانی های خارج نشین سازگار! به طوری که جای هیچ حرف و حدیث باقی نمی گذاشت.

سفره عقد مخصوص خارج کشور!
سفره عقد که با توری آبی رنگی مزین شده بود بسیار زیبا می آمد. آنرا در حیاط سرسبز سالن جشن بین دو درخت تنومند پهن کرده بودند.


مهمانان در بدو ورود با شامپاین خوش آمدگویی شدند. سپس به دو زبان فارسی و سوئدی توضیحاتی در مورد مراسم ازدواج ایرانی و مفهوم اجزای سفره عقد که بسیار رنگارنگ و متنوع بود داده شد. مفهوم همه ی اجزای سفره عقد به دو زبان فارسی و سوئدی در کاغذی تحریر شده بود و در دسترس مهمانان قرار گرفت.
آنچه که جالب تر از همه می نمود اینکه در سفره عقد به جای «عاقد» و به جای اینکه اول زندگی را با دروغ شروع کنند (عروس رفته گل بچینه!) و یا اینکه در همان اول زندگی «رشوه خواری» را تبلیغ کنند (عروس سرزبونی می خواد) از «دیوان حافظ» استفاده شده بود. درحین مراسم «قند سابیدن روی سر عروس و داماد» که حدود پانزده دقیقه به طول انجامید به جای خواندن خطبه ی عقد، اشعاری از حافظ خوانده شد. یک گروه سنتی موسیقی نیز در کنار سفره حاضر بودند و بین دیکلمه به نواختن موسیقی مشغول بودند. مهمانان که دور سفره ی عقد را گرفته بودند در سکوت به موسیقی و دیکلمه اشعار حافظ گوش می دادند. در بین دیکلمه ها ترانه هایی نیز از هنرمندان ایرانی اجرا شد و جمعیت حاضر با خواننده ی هنرمند هم نوا شدند.
مفهوم سفره عقد
برپايي سفره ي عقد از يکي از سنت هاي قديمي ايراني سرچشمه مي گِيرد که قبل از مراسم ازدواج توسط خانواده ي عروس در خانه ي او تدارک ديده مي شود. اين سفره با نيت و آرزوي سعادت و خوشبختي براي زوج جوان برپا می شود. در واقع سفره ی عقد نوعی خوش آمد گويي به عروس و داماد است که بوسيله ی مراسمی اين منظور انجام می شود..
محتويات سفره ي عقد:

1. آينه: آينه نماد یکرنگی و صداقت است و در جايي از سفره قرار مي گيرد تا عروس و داماد بتوانند خود را در آن ببينند. و با نگريستن در آن دلهايشان نسبت به هم مانند آينه صاف و زلال باشد.
2. شمع و شمعدان: به نشانه ي استمرار روشنايي در زندگي آينده ي زوج جوان و گرمي بخشيدن به زندگي جديد آنهاست.

3. نقل و نبات و شيريني: همه ي اينها نماد ارمغان آوردن شيريني و شيرين کامي زوجين است. (بعد از پايان مراسم عقد، شيرينی يا نقل هايي که تزيئن شده است بين مهمانان توزيع می شود)
4. نان و پنير و سبزي: که هر کدام معناي مخصوصي را القا مي کند. نان در سفره به نشانه ي
برکت و روزي گذاشته مي شود. رنگ سفيد پنير نشانه سفيد بختي است و سبزي نماد طراوت و سرسبزي و خرمي است. (سبزي عقد، عبارت است از سبزي خوردن که از تره، ريحان، شاهي، نعناع، تربچه و پيازچه تشكيل مي شود)
5. تخم مرغ:نماد تولد وتداوم نسل است (به نيت ادامه نسل زن و مرد و باروري ازدواج آن دو مي باشد.)
6. فندق، گردو و بادام: پوستي محکم و دروني مقوي دارند. به اين معنا که زوجين در زندگي مقاوم و قوي باشند.
7. ميوه: رنگارنگي ميوه ها نشانه ايست از رنگارنگي و تنوع نعمت هاي زندگي
8.
سكه: براي افزايش روزي عروس و داماد سر سفره ي عقد گذاشته مي شود. (بعضي ها با سکه مطالبي مثل «مبارک باد» مي نويسند)

9. گل: نمادي است از عشق زوجين. به اين معنا که زندگي شان را بر پايه ي عشق و محبت بنا نهند.
10. کتاب:نشانه ي اهميت دانش در زندگي زوج جوان است
11. غزال: در فرهنگ و اسطوره های آذربانجاني زيبايي و ظرافت را به آهو و غزال (جئیران، مارال) تشبيه مي کنند. ( و در اینجا خانواده ی داماد از ترکان آذربایجانی بودند)
12. كله قند و مراسم کله قند ساييدن: يك
جفت كله قند هم شكل و هم اندازه روي پارچه اي بر سر عروس و داماد به نيت فروباريدن شادي و شييرني بر سر آنها طي زندگي مشترك صورت مي گيرد.
13. عسل و مراسم عسل در دهان گذاشتن: این مراسم پس از جاري شدن صيغه عقد برگزار می شود به منظور آن كه در آینده عروس و داماد شیرین کام بوده یکدیگر را عزیز بدارند.

14. اسپند: به نيت دور داشتن چشم بد از وصلت و جان عروس و داماد دود داده می شود. (در اینجا اسپند را به شکل قو تزئین کرده بودند)

جشن و شادمانی

در قسمتی از عروسی ما شاهد برنامه هایی بودیم که نشانگر ذوق وهنر برگزار کننده گان بود. «رقص گیلانی» یکی از این برنامه ها بود که زینت بخش مجلس بود. آنچه که این رقص ها را زیباتر می کرد استفاده از موسیقی فولکلوریک گیلان و ملبس شدن رقصندگان به لباس های محلی گیلانی بود. (بسیاری از کارکنان سوئدی لوکال که وظیفه پذیرایی از مهمانان را به عهده داشتند در این دقایق دست از کار کشیده و محو اجرای برنامه این هنرمندان بودند که از قبل تمرین و با هم آهنگی خاصی اجرای برنامه کردند)
در بخش دیگری از برنامه ما شاهد رقص آذربایجانی نیز بودیم. انجام حرکات تند و نمایشی با لباس ملی و زیبای آذری به شکوه جشن لذت بیشتری می داد.

در بخش های مختلف دیگر ما شاهد رقص عربی هم بودیم که با هنر هر چه تمامتر توسط هنرمند جوانی که از اعضای خانواده بود اجرا شد.

ـبقیه مراسم شام و کیک و رقص چاقو به رسم معمول برگزار شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ضمن تشکر از فرشید و فتح الله به خاطر عکس های زیبا

نظرات

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!