رای من، رای ندادن من است!

بر خلاف خیلی ها که معتقدند «تحریم» مثمر الثمر نیست، من معتقدم که بوده و هست. حتی اگر نتیجه اش احمدی نژاد باشد. به هر حال همه این صحنه های پر شوری که می بینیم نتیجه ی همین دوره است. اینها همان مردمی هستند که در دوران خاتمی و بعد از جنایت کوی دانشگاه به خواب فرو رفتند.
اما من رمال نیستم که آینده را پیش بینی کرده و بر اساس آن سرنوشت مملکت را بر آن ببندم. من تجربه گذشته را پیش رو دارم. این گذشته نمای تاریکی از همه ی این آقایانی که امروزه می خواهند سرنوشت ما را در دست بگیرند، را به دست می دهد. به عبارتی به هیچکدام از اینها اعتمادی نیست. به آنها امید بستن بیهوده است. و جایی خوانده بودم که «امید بیهوده بدتر از ناامیدی است.»

شعار نمی دهم ولی دمکراسی بهای سنگینی می خواهد. یکی از این بهاها همین رای من است. من برای رایم ارزش قائلم. بنابر این حاضر نیستم که آنرا برای انتخابات جمهوری اسلامی خرج کنم. از این رو است که فعالانه با رای ندادن رای خود را می دهم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!