۱۳۸۸/۱۱/۲

جمهوری اسلامی افغانستان و 2.5 میلیارد دلار رشوه

بعد از سقوط طالبان در افغانستان همه فکر می کردیم که بالاخره افغانستان راه خود را پیدا خواهد کرد. دلمان خوش بود بلکه برادران افغانی ما در ساختن مملکت خود الگویی بهتر از ما ایرانی ها ارائه دهند. گفتیم الان که فرصت تاریخی بهشان رو کرده است؛ الان که کمک های میلیاردی سرازیر شده است، سرنوشت بهتری در انتظار ایشان است. اما این برادران ما را پاک ناامید ساختند. دلیلش هم آشکار است. همینکه اسم با مسمای «جمهوری اسلامی افغانستان» را بر رژیم تازه تاسیسشان نهادند، آب پاکی را روی دست همه ریختند. این اولین کلاهی بود که هم بر سر مردم افغانستان رفت وهم بر سر غربی ها که در عمل انجام شده قرار گرفته بودند. تصویب قوانین زن ستیزِ، محدودیت آزادی عقاید، دستگیری خبرنگاران، تقلب گسترده در انتخابات از برکات اولیه این جمهوری نو پا بود. و سکانداران این کشتی به گل نشسته سیاست مداران جدیدی را تشکیل می دادند که افکار طالبانی خود را پشت صورتک های ریش و پشم تراشیده شان پنهان کرده بودند. اینها همه نشان از این دارد که افغانی ها هم قادر نشدند از تجربیات ـ بد ـ دیگران ـ یعنی ما ـ درس بگیرند.
یادم می آید هنگام حاکمیت طالبان ها در افغانستان وقتی صحبتی ـ بحثی با افغانی های مقیم نروژ درمی گرفت، قریب به اتفاق شان «دیگران» را مسئول همه ی بدبختی های افغانستان معرفی می کردند. بازار «انگلیس» و «دخالت بیگانگان» بیشتر از ما ایرانی ها در بین افغان ها داغ بود و هست. «اگر بگذارند مملکت مان گلستان می شود.» انگار این مرسوم است. همه ی ملت های بی عرضه ی دنیا مجبورند به گونه ای عقب ماندگی خود را توجیه کنند. و چه بهتر از «بیگانگان» که مسئول این معضل معرفی شوند.
اما هفته پیش گزارشی از سازمان ملل منتشر شد که واقعا تاسف آور بود. بر اساس این گزارش مردم افغانستان در سال ۲۰۰۹ براى انجام كارهاى خود بيش از ۲.۵ ميليارد دلار رشوه پرداخت كرده اند كه تقريبا معادل يك سوم توليد ناخالص داخلى اين كشور است. (نقل از رادیو فردا)
واقعا خجالت آور است. میلیاردها دلار پول از جیب مردم دنیا به این کشور فلاکت زده سرازیر شده، اما هنوز یک مدرسه ی درست و حسابی در این کشور نداریم. هنوز بچه ها کتاب درسی مناسب ندارند. مردم ندارند که اموراتشان را رتق و فتق کنند، آنوقت 2.5 میلیار دلار رشوه بگیر و بده شده است. واقعا من توضیحی ندارم. آیا این به این مفهوم است که امثال ماها لیاقت اداره ی مملکت را نداریم؟ آیا این به معنی است که مملکت داری کار امثال ما نیست.
البته به نظر می آید آن دوست افغانی حق دارد. واقعا دخالت بیگانه ها «نمی گذارد.» اگر می گذاشت صد در صد ارقام رشوه و فساد سر به فلک می زد. بنابر این نه تنها بیگانگان عامل بدبختی نیستند بلکه «داخلی ها» سر «بیگانگان» را نیز کلاه گشاد گذاشته و آنها را سرکیسه کرده اند. اگر ایشان هم کمی صداقت داشته باشند امروز حرف دیگری می زدند. شاید حق را به آن شهروند زلزله زده ی هائیتی می دادند که از زور گرسنگی می گفت:
«مردم گرسنه اند، غذا نیست، امنیت نیست. سیاستمداران ما از عهده هیچ کاری بر نمی آیند». او از جهانیان می خواست که مملکت او ـ یعنی هائیتی را را در دست بگیرند و مردم را از فلاکت نجات دهند.

عکس از رادیو فردا
http://www.radiofarda.com/content/f4_Afghanistan_bribes_public_service_UN_report/1933894.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

معرفی فیلم: رؤیاهای پروانه

«رؤیاهای پروانه» یکی از فیلم هایی است که پیشنهاد می کنم ببینید. با تصاویری زیبا و شاعرانه ... یک فیلم درام و رمانتیک که زندگی دو  این د...