اگر عربها خاتمی و موسوی داشتند به نتیجه می رسیدند؟

گویندخواستن، توانستن است. اما من می گویم «نخواستن، نتوانستن است». این نخواستن باعث شد تا طی یک سال اعتراضات خیابانی، و با وجود حمایت گسترده ی جهانی، ما مردم ایران به هیچ جا نرسیم. در حالیکه یک ماه اعتراضات مردم تونس نتیجه داد. خیلی ها آسمان و ریسمان می بافند که سرکوب رژیم را عامل شکست معرفی کنند، ولی باید قبول کنیم که فقط «دیکتاتوری» عامل شکست ما نبوده و نیست. ما نخواستیم. ما علیرغم همه ی ادعاها «نخواستیم.» به عبارتی رهبران جنبش نخواستند. همین! به خاطر همین هم نتوانستیم.

ما در جنبش اعتراضی از شعارهایی استفاده کردیم که 32 سال پیش همین سرطان جمهوری اسلامی را به ما تحمیل کرد. این شعارهای تاریخ مصرف گذشته نمی تواند هیچ سنخیتی با اهداف دمکراسی خواهی ما داشته باشد. آخر مگر می شود با برپا کردن دسته جات زنجیر زنی، هیئت های عزاداری به مبارزه با فرهنگ عزا رفت؟ من چند سال پیش در مقاله ای (در اینجا) به این امر اعتراض کردم. نوشتم: «... بعد از تجربه صد سال مبارزه برای دمکراسی و دست نیابی به آن، باید گفت هنر واقعی نیروهای پیشرو را نه در برانگیختن و استفاده ی ابزاری از شور و عواطف مذهبی بلکه در بکار انداختن شعور سیاسی آنها باید دانست.» در یک کلام گفتم جمع کنید این بساط «روزه سیاسی» و «الله اکبر» های پشت بامی را. آخر چطور می توان رژیمی را که از بدو تاسیس، ثروت ملی کشور را صرف براه انداختن مسجد و نماز جمعه و حوزه و دسته جات مذهبی کرده، با همین سلاح از بین برد؟ چاقو که دسته اش را نمی برد.

نگاه کنید به عربها. اینروزها شاهد جنبشی در ملل عرب هستیم که حکایت از «خواستن» دارد. همین هایی که ما به آنها سوسمار خور می گفتیم «می خواهند». جنبش اعتراضی تونس به مصر و اردن و حتی یمن هم کشیده شده است. اما آنچه که جالب است، و باعث خجالت ما، اینکه این ملل از تکیه دادن به شعائر مذهبی و اسلامی پرهیز دارند. در مواردی حضور بارز و بی حجاب زنان و دختران جوان در خیابان ها نشان از این دارد که این جماعت دنبال چیز دیگری هستند.

بله ما نتوانیستیم. و همین نتوانستن ما باعث درس عرب ها شد. ما افسار جنبش را دست رهبرانی دادیم که نه تنها هیچ اعتقادی به دمکراسی نداشته و ندارند، بلکه می خواستند مردم را به روزگار تنگ و تاریک خمینی برگردانند. به این ویدئوی خاتمی نگاه کنید. ایشان می گوید«اصلا ما دمکراسی ای که غیر اسلامی باشد نمی خواهیم». و مسلما نخواستن نتوانستن است. مسلما اگر عربها رهبرانی از این دست داشتند هرگز راهی به آینده نمی بردند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!