در تاریخ کشورما هیچوقت دو طیف در کنار هم همزیستی مسالمت آمیزی نداشته اند. طیف روحانیون و طیف موسیقی چی ها. اگردرست تر بگوییم روحانیون همیشه با موسیقی مخالف بوده اند. و از آنجایی که روحانیون در جامعه سنتی و مذهبی ما همیشه از نفوذ وقدرت قابل توجه ای در بین مردم برخوردار بوده اند، بدر کردن حریفان آنها کار زیاد دشواری نبوده است. آنها خوب می دانستند ملتی که پای موسیقی می نشیند دیگر مشکل بشود که آنها را به پای منبر کشاند.
اما این ظلم موقعی که «ملاها» با انقلاب مردمی به قدرت سیاسی رسیدند بیشتر و رسمی ترشد. بنابر این اگر بگویم که در تاریخ ما هیچ طیفی به اندازه ی «موسیقی دانها» مورد اجحاف قرار نگرفته اند حرفی به گزاف نگفته ام. روحانیون موسیقی چی های ما را کافر نامیدند، مرتدشان کردند و از اینکه اینها بساط لهو و لعب را برپا می داشتند آنها را «مطرب» می خواندند تا بی اعتبارشان سازند. حکایت حسین تهرانی بزرگترین تنبک زن ایرانی را بخوانید که در چه شرایطی به یاد گرفتن موسیقی می پرداخت. بسیاری ازبزرگان موسیقی هویت خود را پنهان می ساختند. آنها بیم این داشتند که مورد اذیت و آزار قرار گیرند. از این روست که بسیاری از هنرمندان ما گمنام از دنیا رفتند و هیچ نشانی از آنها در دست نیست.
شرح زندگی موسیقی دانها بعد از انقلاب هم نیازی به گفتن ندارد. هنوز مرکب فتوای آقایان علیه موسیقی و حرام بودن آن خشک نشده است. اما یک اتفاق دیگری هم رخ داد که نقش موسیقی چی های ما را پررنگ تر کرد. توجه کنید که بعد از آنکه نیروهای سیاسی یا به دلیل قلع و قمع و یا بدلایل دیگر میدان را ترک کردند، این موسیقی چی ها بودند که وارد میدان شدند و به مردم روح زندگی را دمیدند و در برابر نغمه های غم انگیز و شوم ملاها نغمه های شادی پراکندند.
برای من که سالها کار موسیقی کرده ام این یک درد آشنایی است. من خوب می فهمم که «مطرب» بودن چه معنایی دارد. اما مسئله این است که کمتر کسی به رنج های «مطربان» ما پرداخته است. کمتر منبعی به بیان زحمات این قشر جامعه که بعضا با هزینه های گزافی مواجه بوده، پرداخته است.
اما آقای «بهمن قبادی» کاری کرده است کارستان. هموطن کُرد ما با ساختن فیلمی توانسته بخشی از واقعیت های تلخی را که بر اهل موسیقی و هنر می رود بیان کند. فیلم «کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد» روایتی است تکان دهنده از زندگی یک عده جوان هنرمند موزیسینی که در شرایط بسیار دشواری «خلاف آب شنا می کنند».
این فیلم سر و صدای زیادی در دنیا کرده است. در جشنواره کن جایزه ی مخصوص هیئت داوران را از آن خود کرد. و یک شرکت فیلم فرانسه آنرا خریداری نموده تا در دنیا آنرا به اکران در آورد.
خود کارگردان هم از اینکه فیلمش را مجانی ببینیم راضی است. او محصول خود را «حلال» اعلام کرده است. واز آنجایی که ما ایرانی ها اهل هر چیز هستیم جز غیر حلال، بنابر این با خیال راحت این مال حلال رانگاه می کنیم. جای تامل نیست. حتما این فیلم را اگر ندیده اید ببینید.
http://www.mardomak.biz/videos/47814/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر