دیداری از روم شهر تاریخی ـ یک

ایتالیا یکی از کشورهایی است که همیشه آرزوی دیدنش رو داشتم. از بچه گی فیلم های «رومی» علاقه ی خاصی رو در من بر می انگیخت. از جمله فیلم گلادیاتور با بازی درخشان راسل کرو ... اشتباه نکرده باشم حداقل 5 بار این فیلم را دیده م.  اما اینکه چطور این شهر تونست مرکز و ثقل فرهنگ دنیای غرب بشه برام  همیشه از موضوعات جالب توجه بود. 

با این پست شما رو به رم می برم. اگه تصمیم دارین یه سفری به اونجا برین، بد نیست که پست من رو بخونین. این پست بهتون کمک می کنه تا هم بتونین از لحاظ مادی تخمین بزنین که چقد خرجتون می شه و هم از وقت خوب استفاده کنین.
اونهایی هم که قصد رفتن به رم رو ندارند، می تونن با دیدن عکس ها و مطالب حاشیه ای که در باره ی عکس ها می نگارم بیشتر به حال و هوای روم پی ببرند.
این شما و این هم اولین سفر ما به روم.... 

برای خواندن بقیه پایین را کلیک کنید: 

طی 12 سال اقامت در اروپا هرگز این فرصت پیش نیومد، تا بالاخره تعطیلات پاییزی فرصتی دست داد شهر رم رو از نزدیک ببینم. یک فرصت سه روزه ...  البته پیشنهاد من به همه ی اونهایی که می خوان رم رو ببینند اینه که حتما در باره مکان های دیدنی این شهر مطالعاتی بفرمایند. چرا که اونقد مکان تاریخی و دیدنی زیاده که واقعا آدم کم می یاره. 

اما در صورت عدم اینکار، اتوبوس های گردشگری در شهر وجود دارن که می تونید با یک ساعت و نیم گردش تمام این مکان ها رو ببینید ... البته اگه بخوای از اتوبوس پیاده نشی.
 این اتوبوس ها 18 یورو کرایه می گیرن و لازم نیست که دنبال بلیط شون بگردین. اونقد توی خیابون دلال های فروش بلیط هستند که مسلما اونها شما رو تور می زنن. 
ما از همون روز اول که در خیابون های رم در حال گردش بودیم، با این دوره گردهای فروشنده برخورد کردیم. یکی از اینها اسمش توجیل بود. اهل بنگلادش. چون دیر وقت بود سفر با اتوبوس ها رو موکول کردیم به فردا. توجیل از ما خواهش کرد که حتما بلیط رو از او بخریم. فردا صبح او در ورودی همون خیابون که دیده بودیمش منتظر ما ایستاده بود. دلم سوخت. 



اون نقشه ای هم به ما داد و سفارشاتی در رابطه با جاهای دیدنی داد. استارت این اتوبوس ها که هم لاین سبز داره و هم لاین قرمز  از مرکز شهر است. مرکز ایستگاه قطار ... 
این اتوبوس های دو طبقه که طبقه دوم ان رو باز است بسیار وسیله ی مناسبی برای استفاده بهتر از وقته ... کلا 9 ایستگاه دارن که معروفترین و دیدنی ترین قسمت های شهر روم رو نشون می دن. قیمت بلیط 18 یوروست.



ما اولین ایستگاه گردشی خود رو از «کلوسئوم Closseum» شروع کردیم. درست به همون اعظمتی که در فیلم گلادیاتور دیده بودم.
کلوسئوم یکی از بزرگترین آمفی تئاتر در امپراطوری روم بوده است. 55 هزار نفر تماشاگر رو در خودش جای می داده. کلو سئوم در سال 80 بعد از میلاد ساخته شد.




حوالی این بنای تاریخی واقعا دیدنی است. یعنی دیدن و گردش کردن اطراف این بنا خود دو تا سه ساعت وقت می گیرد. 

نمای بیرونی بنا واقعا زیباست.


یکی از طاق های ورودی کلوسئوم .... بزرگ و استوار ... آدم باورش نمی شود که این بناها دو هزار سال است که در وسط شهری چون رم قرار دارد. 







کبوترهایی در اطراف این بنا توجه منو جلب کرد. شما رو یاد چی می ندازه؟ 

پاییز اروپا معمولا گرم نیست. ولی این روز 24 درجه گرما بسیار دلچسب بود مخصوصا که با یه بستنی حال آدم جا می اومد. مخصوصا که یه «بستنی ایتالیایی» باشد. ولی باید اعتراف کنم که این بستنی ها زیاد شیرین نبودند. 

افرادی هستند که در بیرون از کلوسئوم این کوستوم های سربازهای رومی را به تن دارند. و مردم به ازای 5 یا 10 یورویی که پرداخت می کنند با آنها عکس می گیرند. 

حالا شما را به داخل این بنای تاریخی می برم. بلیط ورودی 12 یورو است. باید دقت کنید که ساعت معینی از روز این درها بسته می شود. و شما حداقل 2 ساعت نیاز دارید تا در داخل این امفی تئاتر گردش کنید. 
ورودی آمفی تئاتر کلوسئوم 


نمایی درونی از آمفی تئاتر کلوسئوم در رم ایتالیا 
بدون شک هیچ شهری در دنیا از نظر تاریخی با رم برابری نمی کند. رم که 2700 سال قبل پایه ریزی شد، و این بنا کولوسئوم (Colosseum)احتمالا معروف ترین ساختمان امپراتوری روم به شمار می رود. این ساختمان زمانی بیش از 55،000 تماشاگر را در خود جای می داد و محل انجام بازی های مرگبار زیادی مثل جنگ گلادیاتورها و حیوانات وحشی بود.
من نمی دانم چندین هزار نفر در این میدان کشته شده اند. می گویند دو دروازه دارد. یکی دروازه ی مرگ و دیگری زندگی ....




گاهی دلم می خواست که تونل زمانی داشتم و یک سفری به 2000 سال قبل در همین مکان میکردم. چقدر جالب می شد ... این حفره ای در درون دیوار یکی از اتاقک های آمفی تئاتر است. 
 یکی از اتاقک های کلوسئوم... ما الان در طبقه دوم هستیم. اینجا طبقات متوسط روم می نشستند و احتمالا بازی ها یا جنگ گلادیاتورها را تماشا می کردند. همانطور که می بینید این اندازه ی اتاقک هاست ... 


 این هم تصویری که نشان از آن روز روم دارد. همانطور که می بینید مردم در پایین حتی کاسبی هم راه انداخته اند. 

 اینجا هم احتمالا محل جنگ گلادیاتورها بوده ... همانطور که می بینید آن زیر محل نگه داری یا هدایت حیوانات وحشی بود. 
 این باید همان قسمت عکس بالا باشد ... خوب چون سقف اینجا با تخته پوشانده می شد بر اثر مرور زمان تخته ها پوسیده شده اند و فقط نمای زیرین به جا مانده است. ولی آن قسمت سفید که می بینید نمایی ست که تصور ما را از پوشش تخته ها آسان تر می کند. چرا که آن زمان این تخته ها را با آهک می پوشاندند. 



این هم نمایی نزدیک تر ... می توان تصورش را کرد.  


ادامه دارد... 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!