پست‌ها

نمایش پست‌ها از آوریل, ۲۰۱۹

ذات بد نیکو نگردد ...

تصویر
دیروز قبل و بعد از جلسه سالانه کانون نویسندگان نروژ، فرصتی دست داد تا با دوستان نویسنده   دیداری و گپ و گفتگویی صمیمانه و خودمانی تر داشته باشم. یکی از این دوستان افغان است. قبلا هم در جلسه شعر خوانی ما حضور یافته و از داستانهای کوتاه ش خوانده است.   وقتی حرف از ادبیات کلاسیک شد، او حرفهایی برای گفتن داشت. به دری شیرین سخن می گفت. چند بیت هم از بوستان سعدی را برای ما خواند. واز تحسین خود نسبت به وسعت نظر سعدی گفت.   یکی از این گفتگوهای کوتاه راجع به این مصرع سعدی بود که خود همه چیز را مثل یک مقالۀ بلند در خود دارد. اما کمی شک داشتم که کدامیک از این مصرع ها درست است!؟ «ذات بد نیکو نگردد، آنکه بنیادش بد است ...» یا «اصل بد نیکو نگردد، زانکه بنیادش بد است ... » ولی من نمی دانم چرا این شعر در ذهن من از اوان جوانی چنین تداعی می شد: «ذات بد نیکو نگردد، چونکه بنیادش کج است»... هر چه فکر کردم نتوانستم ربط این «کج» با «بد» را پیدا کنم. شاید اگر مصرع دوم این بیت نبود («تربیت؛ نااهل را، چون گِردَکان بر گنبــد است») فکر می کردم که در واقع «کج» بهتر شخصیت این آدمها را بیان می کند ت