پست‌ها

نمایش پست‌ها از سپتامبر, ۲۰۱۲

خسته ...

تصویر
خیلی خسته ام. از کار، از درس، از نوشتن و ... همین وبلاگ که روزگاری بهترین مونسم بود. و بدتر از همه، از آدمها. همانهایی که توی لحظه ها در جنب و جوشند و به دیگران فخر می فروشند که گویا دارند زندگی می کنند. به خاطر همین دیگر نمی نویسم. نه حتی برای خودم. اما هنوز دارم می جنگم. با عفریته ی زندگی، نه به خاطر یک لقمه نان؛ یا برای اینکه نقطه ی پایانی بر خستگی هایم باشد. یا حتی برای اینکه راحت تر زندگی کرده باشم. می جنگم فقط برای اینکه به همین لحظه ها معنا دهم. همین لحظه های کوتاه و کشنده ... همین هایی که تمام جوانی مرا گرفت. و آخر هم نشد. تنهاترم کرد.  شب ها آینه ها را از اتاق خوابم جمع می کنم. نمی خواهم خودم را با این وضع ببینم. از اخرین بوسه ها مدتهاست که گذشته است.... اصلا یادم رفته است که آخرین بار چه وقت و چه کسی لبانم را بوسید....  صبح ها رختخوابم را قبل از رفتن به سر کار مرتب می کنم. فقط برای اینکه وقتی از کار برگشتم، احساس کنم دستهایی در اینجا زندگی ام را جابجا کزده است. نه .... دارم غلو می کنم. فقط برای اینکه وقتی برگشتم حداقل یک چیز سر جایش باشد. و مرا از خود

کنفرانس و سمینار سردبیران سایت های دو زبانه نروژ و سوئد

تصویر
بعد  از مدتها بالاخره فرصتی شد تا «جای خالی ما»  را به روز کنم. به دلیل حجم کار و درس احتمالا در آینده کمتر بتوانم به کارهای وبلاگ برسم. از طرفی تصمیمم بر آن شده تا از این به بعد بیشتر در حوزه ی تخصصی و کار خود مطالب بنویسم. حوزه ای که جامعه ایرانی خارج از کشور کمتر خود را مشغول آن ساخته، و بعد از گذشت 30 سال از عمر مهاجرت، نسلی در این کشورها پرورش یافته است که اولین ویژگی ی  هویتی خود یعنی «زبان» را نمی داند.  پست امروز هم بی ارتباط با این مسئله نیست. «آموزش زبان مادری!» بسیاری از خانواده های ایرانی مهاجر هنوز قادر نشده اند جایگاه مناسبی برای «آموزش زبان مادری» فرزندان خود باز کنند. بحران فراموشی زبان مادری نسل جدید مهاجر، به یکی از دغدغه های خانواده ها تبدیل شده است. بسیاری از والدین نگران این مسئله هستند. حتی بعضی از آنها از من خواسته اند تا نسبت به تشکیل کلاسهای زبان مادری خصوصی اقدام کنم. از این رو، فکر کردم که شاید نگارش در این حوزه بتواند توجه این خانواده ها را جلب کرده، باعث گشایشی شود. لذا این مطالب می تواند به کار این خانواده ها خورده و آنها را حدالمقدور با امک