«گذشته» یک تنهایی مزمن



«گذشته»  فیلم جدید اضغر فرهادی در شبکه های یوتوب قرار گرفته است. من هم فرصت را برای دیدنش از دست ندادم. واقعا دیدنی بود. و انتظارش می رفت که فرهادی اینبار نیز شگفتی بیافریند. یک ملودرام خانوادگی که به بحران پیچیده ی روابط زناشویی و عاطفی انسانها با یکدیگر می پردازد. او در فیلمش انسانهایی را خلق می کند که علیرغم کنار هم بودن، از یکدیگر دورند. تنها هستند. و این تنهایی مزمن چنان در روح فیلم یا در واقع زندگی پرواز می کند، که هر کس را یاد خودش می اندازد. برای من «گذشته» باید ادامه ی «جدایی فرهاد از سیمین» باشد. در «جدایی... » سیمین برای رسیدن به «مدینه فاضله» باید از شوهرش جدا می شد. او خوشبختی را در آنسوی مرزها جستجو می کرد. و حالا در «گذشته» به جای سیمین این احمد ـ علی مصفا ـ است که از همان مدینه فاضله بریده و به ایران برگشته است. یعنی احمد و سیمین به نظر من یک نفر هستند. با اندکی فاصله ی زمانی و تجارب مختلف. هر دو از رابطه می بُرند برای اینکه به «فردا» برسند. پس نباید انتخاب پاریس ـ شهر انقلاب کبیر و دمکراسی  ـ برای سناریوی جدید فرهادی امری اتفاقی باشد.
«گذشته» نیز همانند «جدایی سیمین» ساده و تئاتری وار است. دیالوگ ها مسیر اصلی فیلم را نشان می دهند. از زرق و برق صحنه ها خبری نیست. همه چیز ساده است. اما حوادث از دل گفتگوها بیرون می زند. و همچون فیلم قبلی فرهادی تماشاگر را وارد وقایع جدیدی می کند.  
در «گذشته» شاهد صحنه هایی هستیم که زیاد با تماشاگر ایرانی مانوس نیست. احمد که بعد از چهار سال به فرانسه بر می گردد تا کار طلاق همسرش ـ ماری ـ  را در آنجا به پایان برساند به دلایلی مجبور است در خانه ی همسر سابقش بماند.  او هم مثل ما از هیچ چیز خبر ندارد. ولی در همان خانه با نامزد جدید همسر سابقش روبرو می شود. صحنه ی رویارویی  آنها روی میز صبحانه و گفتگوی آنها برای تعمیر لوله ی آب آشپزخانه و توجه ماری به دیالوگ این دو بسیار دیدنی ست. مسلما چنین برخوردی از احمد ایرانی برای تماشاگر ایرانی کمی دور از انتظار است، ولی می شود آنرا پذیرفت. 

بدین ترتیب دیگر برایم قطعی شده است که فرهادی بر آنچه می خواهد می کند و بر آنچه می کند تسلط دارد. گذشته فیلم قدرتمندی ست. به قول پیتر بردشاو منتقد سینمایی روزنامه ی گاردین گذشته فیلمی پرجاذبه و میخکوب کننده است . انتخاب بازیگران، لوکیشن و دیگر عوامل با دقت انجام گرفته است. و انگار هیچ چیز صحنه از دید این کارگردان مخفی نیست. حتی بازی بچه ها نیز ستودنی ست. خوب رویش کار شده است.
این فیلم را می توانید در اینجا ببینید: 

  

نظرات

  1. من هم دیدم فیلم رو. معجزه است. می تواند در کنار فیلم های بزرگ دنیا قرار بگیرد. اگر در اسکار در کنارش فیلم و کارگردانی نباشد که به فرهادی و فیلمش برتری داشته باشد جایزه ای را از آن خود خواهد کرد. بازی علی مصفا در اوج خودش بود. زن مقابلش هم تا دو سوم فیلم را شاهکار کرد اما در یک سوم آخر نه! ساختار و چارچوب فیلم با فضای سرد و خفه و مرموز گونه اش همخوانی داشت. فیلم از یک هارمونی موسیقیایی وار برخوردار بود. فرهادی با ساخت این فیلم نشان داده که به اوج حرفه فیلمسازی خود رسیده است. مرسی مختار عزیز. اول نظر گذاشتم حالا شرح تو را می خوانم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ممنون از نظرت فروغ ... تاثیرش روی من هم زیاد بود.... و فیلم خیلی خوبی بود.

      حذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!