سرگرمی جدید مردم: «اعدام بینی»!!!ـ

لطفا به این عکس نگاه کنید:

 
آیا دیدن این عکس در آدم انگیزه ایجاد نمی کند؟ خوشحال نمی کند؟ این هنرمند «نعمت الله آغاسی» ست که دارد آواز می خواند. اینکه حدود نیم قرن پیش مردم ما در کنسرت های خیابانی شرکت می کردند، شاد بودند و حرکت داشتند. کاری که امروزه در جوامع غربی متداول است. کنسرت های خیابانی. 

اما امروز  در رسانه های اجتماعی کلیپ کوتاهی منتشر شد که با دیدنش دلم به درد آمد. باور کنید دلم نمی خواست باور کنم که این همان مردم هستند؟ مردمی که چنین دست و پا می زنند تا صحنه جان دادن یک اعدامی را ببینند؟ حالا می فهمم که ما چقدر از 50 سال پیش هم عقب تر مانده ایم، و به چه چیز هایی تن داده ایم. آیا این باور کردنی است؟
حالا به این عکس نگاه کنید:


هجوم مردم برای تماشای صبحگاهی اعدام ...  
 رسما شرم آور است. خجالت آور. رسوایی.... از خود سوال می کنم چطور تن دادیم؟ چطور تسلیم این فرهنگ شدیم؟ حالا بعضی ها دست زن و بچه ی خود را هم میگیرند و برای تماشا می آیند.  چطور در پذیرش این فرهنگ نه تنها مقاومت نمی کنیم، بلکه در بسط آن هم کوشا هستیم؟ این انحطاط اخلاقی را من سالها پیش در مقاله ای به قلم آوردم. لطفا در اینجا بخوانید: 


من در این مقاله کوشیده ام تا همزیستی ی دور و دراز مردم با دیکتاتوری را نقد کنم. فرهنگ حقارت پذیری مردم، به انحطاط کشیده شدنشان را بررسی کنم. در جایی می نویسم:
«نهادینگی دیکتاتوری»، همساز شدن سریع مردم با ستمگران، استمرار چنین رژیمی را ممکن ساخته است. و واقعیت تلخ تر اینکه مردم ما بسیار فراموشکار بوده، خود نیز در بسط «فرهنگ حکومتی» نقش به عهده می گیرند. و حتی در مواقع لزوم به کمک آنها می شتابند. هم از این روست که به جای نافرمانی مدنی، یک پای ثابت منبرها و روضه ها، نماز جمعه ها و سخنرانی احمدی نژادها همین صندلی پر کن های سیاهی لشکر به نام مردم شده اند»
.
... 
سازنده این کلیپ کوتاه این حرکت مردم را  «سیرک صبحدم» نام گذاشته است. و با موزیکی که بر روی آن گذاشته است کاملا آن حالت طنز را به آن داده است. دیدن بچه ها در این صحنه ها قابل توجه است. من نمی دانم که کدام پدر و مادری این بچه ها را از همین الان به دیدن صحنه های اینچنین وادار می کند؟خودتان ببینید: 

و در آخر این کاریکاتور که من از یکی از سایت ها برداشته ام، چقد برازنده این مردم است.... 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

«لوکه زاهیر» فروزان کردستان!

سبز باشید!

از ترجمه ی «جیگرت را بخورم» تا مارال!