۱۳۸۹/۷/۱۷

نروژ کوچولو در برابر چین به این عظمتی

دهه ها پیش در گرما گرم جنگ سرد، موقعی که ما هم مثل بسیاری از جوانان دنیا محصور ایدئولوژی های رنگارنگ «ضد امپریالیستی» بودیم، واقعا فکر می کردیم که «کمونیسم» بدیلی است برای عدالت و برابری! آن روزگار ما هیچ برداشتی از دمکراسی و حقوق بشر نداشتیم، فکر می کردیم برای رسیدن به اوج و اعلاء، فاکتور «ضدامپریالیست» بودن و طرفداری از حقوق کارگر کفایت می کند. به مرور زمان موقعی که چماق «ضدامپریالیست» های وطنی را بر فرق سرمان تجربه کرده و به خاطر «حفظ منافع» هیچ ندای همبستگی ای از همین اردوگاه مادر نشنیدیم ، متوجه شدیم که همه ی این حرفها کشک بود.

حتی الان هم پس مانده های همان اردوگاه سوسیالیسم امثال چاووز و فیدل کاسترو متحد اصلی حکومت اسلامی اند.

اما بودند دیدگاههایی که آلترناتیو دیگری را در برابر «سوسیال ـ امپریالیسم» روس و اقمار آنها تبلیغ می کردند، و آن چین مائوئیستی بود. لیکن دیدیم نظامی را که مائو پایه گذاری کرد، همانند دیگر اقمار کمونیستی هیچ دستاوردی در زمینه دمکراسی و حقوق بشر نداشت. در واقع مائوئیسم حکایت همان مارهای جهنمی را ماند که آدم از دست آنها مجبور بود دوباره به اژدها پناه ببرد. امروز همه ی ادعاهای حق طلبانه با یک امتحان ساده حقانیت یا بطالت خود را باز می یابد. وفاداری و ملتزم بودن به حقوق شهروندی و بشر! این تنها معیاری است که می تواند رژیمی را در جهان قابل اعتبار جلوه دهد.

از این رو وقتی دیروز نروژ کوچولو و کمیته نوبل با تصمیم غیر منتظره اش حقوق بشر را در چین به آن عظمتی به چالش کشید خوشحال شدم. موقعی که جهانیان نام «لیوس شیائوبو» استاد دانشگاه ناراضی چینی را از رسانه ها به عنوان برنده ی جایزه نوبل شنیدند چشم ها به چین دوخته شد. لیوس شیائوبو اکنون دارد دوره ی زندان 11 ساله خود را به اتهام تلاش برای «تضعیف نظام» در چین می گذراند و این خود نشانه این است که انتخاب کمیته ی نوبل انتخابی بجا بوده است. چین به خوبی اینرا می دانست. علیرغم هشدار قبلی اش به نروژ بر سر اهتراز از انتخاب این منتقد چینی، نروژی ها وقعی به آن ننهادند. این خبر برای همه ی آنهایی که وضعیت حقوق بشر را در جهان دنبال می کنند خوشحال کننده بود. مسلما می تواند تاثیر مهمی بر کوشندگان راه دمکراسی در چین داشته باشد.

امروز خبرنگاران موفق نشدند تا با همسر لیوس شیائوبو این ناراضی چینی ملاقات کنند. پلیس چینی مانع دیدار آنها شد.

من شخصا خیلی خوشحالم که لیو شیائوبو این جایزه را برده است. شاید او نتواند برای گرفتن جایزه به نروژ بیاید. ولی این جایزه چشم جهانیان را به واقعیت هایی که در این کشور میلیاردی بر سر انسانها می رود باز کرده و شاید باعث شود تا دولت چین تجدید نظرهایی را در قوانین ضد حقوق شهروندی خود داشته باشد.

لینک تلویزیون نروژ در این رابطه

http://www.tv2nyhetene.no/utenriks/nobelprisvinnerens-kone-forsvunnet-3311163.html

۲ نظر:

  1. سلام آقای برازش من همیشه مطالب وبلاگ شما رو مخوندم چه موقعی که تو ایران بودم و چه حالا که تو نروژ هستم به نظر من مسئولان انتخاب کننده جایزه صلح نوبل تو این چندین سال اخیر بشدت سیاسی عمل میکنند.پارسال که برای خودشیرینی و نشان دادن ارادت خود به آمریکا جایزه رو دادند به باراک اوباما وجالب ایجاست که قبل از اینکه اوباما به مراسم برود ابتدا به اتاق نخست وزیری رفت که حتی از دید رسانه های اینجا هم پنهان نماند.امسال هم به خاطر اینکه چین قدرت ونفوذ بیشتری تو دنیا پیذا کرده و رشد اقتصادی خوبی که داشته کمیته برگزاری مسابقات با هماهنگی مسئولین سیاسی بالا این جایزه رو به منتقد دولت چین دادند.در واقع این جایزه یک امتیاز سیاسی هست که دست کشورهای غرب و آمریکا افتاده تا در شرایط مقتضی از اون استفاده کنند و

    پاسخحذف
  2. سلام اخوی
    ادد کن آی دی منو با هم یه مکالمه داشته باشیم
    سپاس
    geravandishahram@gmail.com

    پاسخحذف

معرفی فیلم: رؤیاهای پروانه

«رؤیاهای پروانه» یکی از فیلم هایی است که پیشنهاد می کنم ببینید. با تصاویری زیبا و شاعرانه ... یک فیلم درام و رمانتیک که زندگی دو  این د...